JO WhatsApp Contact Button

آفات گیاهان

آنتراکنوز گردو (Gnomonia leptostyla)

آنتراکنوز گردو (Gnomonia leptostyla)

آنتراکنوز (Gnomonia leptostyla)

آنتراکنوز گردوی ایرانی اولین بار در سال 1815 در اروپا گزارش شد. این بیماری در تمام مناطقی که درختان گردو کشت می­شوند وجود دارد و خسارت­های جدی به بار می­آورد. این بیماری در ایالات متحده گاهی در شمال غربی اقیانوس آرام دیده شده، ولی از کالیفرنیا گزارش نشده است.

نشانه­های بیماری

لکه­های قهوه­ای تا سیاه که در مرکز کم­رنگ هستند، روی تمام بخش­های سبز رنگ گیاه اعم از برگ­ها، دمبرگ­ها، شاخساره­های جوان و پوسته سبز میوه ظاهر می­شوند. لکه­ها در ابتدا به قطر 5-2 میلی­مترند، ولی به نظر می­رسد که در هم ادغام می­شوند و نواحی بافت مرده بزرگتر معمولاً در نوک یا حاشیه برگ­ها به وجود می­آورند. لکه­های روی شاخساره، دمبرگ و رگبرگ­های میانی برگ کشیده هستند و با گذشت زمان فرو رفته می­شوند. اسپورزایی در سطح زیرین برگ نسبت به سطح رویی آن بیشتر است. آسروولوس­های قهوه­ای تیره تا سیاه، به قطر 2/0 میلی­متر اغلب به شکل حلقه­های هم مرکز تشکیل می­شوند. طغیان­های شدید بیماری به ریزش برگ و میوه، ضعیف شدن درختان و گاهی مرگ گیاه می­انجامد.

عامل این بیماری Marssonina Juglanclis (Lib.) Magnus Gnomonia Leptostyla (Fr:Fr) Ces. & De Not است.

همه­گیری شناسی و چرخه بیماری

G.leptostyla روی Juglans regia، J.nigra، J.hindsii، J.californica و J.cinerae گزارش شده است. قارچ معمولاً روی برگ­های آلوده ریخته، و به ندرت داخل لکه­های روی شاخه­های اصلی یا میوه­ها زمستان گذرانی می­کند. پریتسیوم­ها در برگ­های ریخته تشکیل می­شوند و آسکوسپورهایی آزاد می­کنند که آلودگی اولیه را در اوایل بهار ایجاد می­کنند. کنیدیوم­ها روی لکه­های اولیه یا یون­های تندشی به طور مستقیم یا از طریق منافذ طبیعی به گیاه میزبان نفوذ می­کنند. قارچ از طریق باد یا قطره­های آب پاششی منتشر می­شود. رطوبت بالا و شرایط مرطوب برای آلودگی مساعد است.

کنترل

کنترل آنتراکنوز مخصوصاً در کشت­های کم فاصله و به وسیله سم­پاشی با مواد شیمیایی در اواخر بهار و اوایل تابستان، قبل و در طی رهاسازی آسکوسپورها انجام می­شود. قارچ­کش­های نیترل حلقوی و دی­تیوکارابامات­ها نیز موثرند. آفت­کش­های دارای پایه مسی که برای کنترل بلایت (سوختگی) باکتریایی استفاده می­شوند، آنتراکنوز را کاهش می­دهند. روش­های زراعی بر شدت بیماری تاثیر دارند. حذف بقایای برگ­های رسخته نیز پیشنهاد شده است و از خیس شدن شاخ و برگ در طول آبیاری باید اجتناب کرد. فاصله کاشت درخت باید چنان باشد که هوا به خوبی جریان یابد. کاربرد نیتروژن در بهار، بلوغ برگ را به تأخیر می­اندازد و تشکیل لکه­ها و تعداد آسروولوس­ها را کاهش می­دهد. تاکنون مقاومت روشی برای کنترل این بیماری نبوده است.