مواد غذایی ضروری گیاه
تحقیقات نشان میدهد که برای عمده گیاهان وجود ۱۶ عنصر شیمیایی برای رشد و نمو آنها ضروری است این عناصر در دو گروه عمده شامل سه عنصر غیر معدنی و ۱۳ عنصر معدنی طبقه بندی شدهاند.
عناصر غذایی غیر معدنی: شامل کربن (C) هیدروژن (H) و اکسیژن (O) میباشد. این عناصر در اتمسفر و آب یافت میشوند و در فرایند فتوسنتز مورد استفاده و عامل اصلی رشد گیاهان هستند.
عناصر غذایی معدنی: شامل عناصر پر مصرف (ماکرو) ازت (N) فسفر (P) پتاسیم (K) کلسیم (Ca) منیزیم (Mg) و گوگرد (s) به علاوه عناصر کم مصرف (میکرو) آهن (Fe) منگنز (Mn) روی (Zn) مولیبدن (Mo) مس (Cu) کلر (Cl) و بر (Br) میباشد.
گیاهان عناصر ماکرو را بیشتر مصرف میکنند و از این رو آن ها به عنوان عناصر پر مصرف شناخته میشوند. اما میزان مصرف عناصر تعیین کننده درجه اهمیت آن ها نیست چرا که میزان تولید محصول بر اساس میزان قابل دسترس عنصری تعیین میشود که در حداقل قرار دارد.
ازت
ازت فراوان ترین عنصر موجود در جو میباشد. در بین عناصر، پر مصرف ترین عنصر بوده که به صورت یون های نیترات NO3-1، آمونیم NH4+1 و اوره CH4N2O از طریق ریشه ها جذب و پس از انتقال به برگ ها در سنتز اسیدهای آمینه دخالت و نهایتا پروتین ها را میسازند. ازت بخش مهمی از سایر ترکیبات آلی نظیر رنگدانه کلروفیل و کوآنزیمها را تشکیل میدهد.
ازت خاک از دو منبع کودهای آلی و شیمیایی تامین میگردند. کودهای حیوانی و کودهای سبز عمده ترین منابع آلی تامین ازت میباشند. کود اوره با ۴۶٪ ازت،/ نیترات آمونیوم با ۵/۳۳٪ ازت، نیترات پتاسیم با ۵/۲۰٪ ازت و ... از عمده ترین کودهای شیمیایی و منبع تامین ازت میباشند.
نیترات یک آنیون بسیار محلول است که به وسیله خاک جذب نمیشود و از این رو به راحتی میتواند به طرف ریشه ها حرکت کند و یا به وسیله آب شویی از دسترس گیاه خارج شود. اوره نیز متحرک و علی رغم جذب آسان میتواند با آب شویی از دسترس خارج شود، اما آمونیوم بار مثبت دارد و مثل سایر کاتیون ها جذب ذرات خاک میشود و از این رو تحرک و آب شویی آن محدود است.
فسفر
فسفر یک عنصر تشکیل دهنده تمام بافت های گیاهی است که به ویژه در بخش های جوان، گل ها و بذرها به مقدار زیادی وجود دارد. وجود این عنصر برای تقسیم سلولی و نمو بافت های مریسمی ضروری است. فسفر عنصر تشکیل دهنده بسیاری از ترکیبات مانند اسیدهای نوکلئیک، فسفولیپیدها و کوانزیم هایی مانند آدنوزین توی فسفات میباشد. نهال های جوان به فسفر زیادی برای تحریک رشد ریشه ها دارند.
حداکثر فسفر قابل جذب گیاه در pH خاک بین ۵/۶ تا ۵/۷ اتفاق میافتد فسفر در خاک بصورت H2PO4-1 و HPO4-2 و PO4-3 قابل جذب است که در فرم اول بیشتر و سریعتر جذب میشود. کودهای شیمیایی فسفاته در انواع مختلفی نظیر سوپر فسفات ۷٪ و سوپر فسفات تریپل ۱۲٪ که در آب نسبتا محلولند، همچنین منو و در آمونیوم فسفات ۸/۷ و ۲۱ درصد و ... که این دو از سنگهای فسفاته تولید شده و به مرور تبدیل و جذب میگردند.
جذب فسفر عملا در خاک های اسیدی و بازی با محدودیت مواجه است. در خاک اسیدی قوی فسفر به وسیله جذب مخصوص بر روی سطوح ذرات اکسید آلومینیم و آهن رسوب و به صورت فسفات آلومینیم و آهن محبوس میگردد. در خاکهای بازی فسفات کلسیم کم محلول تشکیل میشود و فسفر جذب شده از محلول خاک به وسیله ریشه ها با این فسفر جایگزین می شود و اگر کود فسفری به خاک اضافه شود بیشتر آن برای ریشه ها غیرقابل جذب میباشد.
پتاسیم
بر خلاف ازت و فسفر که بخشی از ساختمان مولکولی بسیاری از ترکیبات آلی در گیاهان را تشکیل میدهند، پتاسیم نمیتواند وارد ترکیبات مهم تشکیل دهنده سلول مانند پروتئینها، کلروفیل و کربوهیدراتها شود. به عبارتی پتاسیم در گیاه نقش ساختمانی ندارد و علی رغم مشخص نشدن نقش کامل این عنصر، ریشهها مقدار زیادی پتاسیم را به چرخه سوخت و ساز گیاه وارد میکنند. پتاسیم نقش مهمی در فتوسنتز و ساخت کربوهیدراتها دارد این عنصر فعال کننده سیستمهای آنزیمی گیاه است و نقش معنیداری در تعرق گیاهی و آب موجود در سلولهای گیاه دارد. به گونهای که کمبود پتاسیم از عوامل اتلاف آب درختان محسوب میشود. در مقایسه با فسفر پتاسیم در مقادیر بیشتری در انواع خاکها یافت میشود. شکل قابل جذب پاسیم به صورت یون K+1 می باشد. کودهای شیمیایی پتاسه به صورت سولفات پتاسیم با ۴۱/۵٪ پتاسیم، نیترات پتاسیم، کلرور پتاسیم و... میباشند که مورد اول بیشتر رایج است.
نقش پتاسیم
کمبود آن باعث کاهش گلچهها و همچنین کوتاهی گل، تاخیر در گلدهی و زردی عمومی در برگهای مسن گردد. علایم کمبود پتاسیم در گیاهان زینتی با زرد شدن برگهای قدیمی، توقف رشد و کوچکتر شدن گلها مشخص میشود. علایم کمبود پتاسیم در میخک بدین صورت نمایان میشود که از برگهای مسن به صورت تغییر رنگ به نوک برگها، قابل رؤیت میباشد. در شرایط کمبود، ساقههای گل دهنده تحت تاثیر این کمبود قرار گرفته و در حالت شدید، کاسبرگا زرد میشود. در گل داوودی، در اثر کمبود پتاسیم، رشد بوتهها شدیدا کاهش یافته و برگها قهوهای و خشک میشود و در شرایط کمبود شدید، ساقه گل دهنده خم و شکسته به نظر رسیده و روی بوته آویزان میشود. در گل ژربرا، علایم کمبود پتاسیم، به صورت قهوهای و برنزه شدن برگهای مسن قابل مشاهده است. در بنت ال قنسول، ابتدا رنگ پریدگی در برگها و به دنبال آن خشکیدگی حاشیه برگها عارض میشود. در صورت تشدید کمبود، تعداد برگهای رنگی به شدت کاهش یافته و از بازارپسندی بوتهها کاسته میشود. در گل رز کمبود پتاسیم به صورت کلروز و سپس نکروزه شدن حاشیه و نوک برگهای مسن، رنگ پریدگی شکوفهها، کاهش کمیت و کیفیت گل، کاهش مقاومت به سرمازدگی و امراض میباشد. در گل پامچال، از مهمترین علایم کمبود پتاسیم، کمی رشد و علفی شدن بوتهها، قهوهای و برنزه شدن حاشیه برگها و درنهایت سبب کاهش گلدهی می گردد. در گلهای آنتوریم علایم کمبود پتاسیم با زرد شدن برگهای قدیمی بعد از حذف پتاسیم از برنامه تغذیه آغاز و سپس رشد گیاه متوقف میشود. که به تدریج به لکههای بزرگ نکروزه تبدیل میشوند. برگهای جوانتر کوچک، باریک و سبز تیره باقی میمانند. تحت این شرایط گلهای تولیدی در اندازههای کوچک تا متوسط میباشند. در اکثر گلهای زینتی در صورت کمبود پتاسیم برگهای مسن به سرعت حالت خشکیدگی پیدا نموده و در نهایت کاهش شدید پتاسیم، بیش از نصف برگها خشک میگردد. کمبود پتاسیم در گل لالهعباسی، لکههای سفید متمایل به قهوهای و سوختگی نوک برگها را به همراه دارد. به طور کلی کمبود پتاسیم در کلیه گیاهان زینتی، سبب بد شکلی گلها گردیده و از بازار پسندی آنها به شدت میکاهد. در اکثر گلهای زینتی از دادن کودهای ازته زیادی مخصوصا در مرحله گلدهی باید پرهیز نمود و در مقابل به مصرف کودهای پتاسیمی مخصوصا سولفات پتاسیم اقدام نمود. پتاسیم در اکثر موارد باعث افزایش طول عمر گلهای زینتی میگردد. با مصرف ۱۸۰ کیلوگرم در هکتار گل داوودی تاثیرات مثبتی از لحاظ کمی و کیفی گل دارد. ۲۷۰ کیلوگرم پتاسیم در هکتار موجب بهبود خصوصیات کمی و کیفی گل جعفری میگردد. مصرف پتاسیم در گل مریم به میزان ۳۶۰ کیلوگرم در هکتار بر اساس آزمون خاک همراه با مصرف بهینه دیگر عناصر غذایی موجب ارتقای صفات کمی و کیفی میگردد. مصرف پتاسیم به میزان ۱۸۰ کیلوگرم در هکتار بر اساس آزمون خاک همراه با مصرف بهینه سایر عناصر غذایی، موجب ارتقای خصوصیات کمی و کیفی گل گلایل میشود. در اکثر گلهای زینتی در صورت کمبود پتاسیم برگهای مسن به سرعت حالت خشکیدگی پیدا نموده و در نهایت متعاقب کاهش شدید پتاسیم، بیش از نصف برگها خشک میگردد. کمبود پتاسیم در گل لاله عباسی، لکههای سفید متمایل به قهوهای و سوختگی نوک برگها را به همراه دارد. به طور کلی کمبود پتاسیم در کلیه گیاهان زینتی، سبب بدشکلی گلها گردیده و از بازارپسندی آنها به شدت میکاهد. در اکثر گلهای زینتی از دادن کودهای ازته زیادی مخصوصا در مرحله گلدهی باید پرهیز نمود و در مقابل به مصرف کودهای پتاسیمی مخصوصا سولفات پتاسیم اقدام نمود. چه پتاسیم در اکثر موارد باعث افزایش طول عمر گلهای زینتی میگردد.
کلسیم
کلسیم از عناصر ضروری برای رشد گیاه محسوب میشود. علی رغم این که مقادیر زیادی کلسیم توسط گیاهان از خاک جذب میشود اما در عمل نیاز گیاهان به این عنصر بیش از نیاز به عناصر کم مصرف نیست. کلسیم به طور عمده در برگها وجود دارد، بذر و میوهها نیز حاوی مقادیری از این عنصر میباشند. در بین عناصر مورد نیاز گیاه کلسیم در کنار منیزیم در محلول خاک بیشترین فراوانی را دارد این دسترسی فراوان توسط فرآیند تبادل کاتیونی کنترل میشود. کلسیم عنصر بسیار مهمی برای نمو ریشه و اعمال آن است. این عنصر در تقسیم سلولی دخالت داشته و از اجزا تشکیل دهنده کروموزوم میباشد و نقش تنظیم کننده در تنفس گیاه ایفا میکند. این عنصر به شکل یون Ca+2 از محلول خاک یا کمپلکسهای رس جذب ریشه میشود. معمولا اکثر خاکها از مقدار کافی این عنصر برای رشد رضایتبخش گیاه برخوردارند. در بسیاری از کودهای شیمیایی که به صورت دورهای مصرف میشود کلسیم به صورت جزء ثانویه و به شکل ناخالص در آنها وجود دارد، بنابراین مصرف کودهای کلسیمی به شکل مستقل به ندرت ضرورت مییابد. جهت تغذیه مطلوب رزهای گلخانه لازم است آزمایش آب به خصوص از لحاظ میزان pH و شوری هم در زمان کاشت و هم در مراحل بعدی تولید انجام گیرد. تجزیه برگ نیز به صورت منظم باید صورت پذیرد. تغذیه گیاه به ویژه کلسیم در رز میتواند کمیت تولید و طول عمر پس از برداشت گل را تحت تأثیر قرار دهد.
اثرات کلسیم در گیاهان
شرایط تغذیه میتواند اثرات قابل توجهی بر افزایش طول عمر گلهای بریده رز داشته باشد. بنابراین استفاده از برنامه کوددهی مناسب تا زمان برداشت جهت تولید گلهای با کیفیت مطلوب، ضروری به نظر میرسد.
منیزیم
در هر مولکول کلروفیل نیز یک اتم منیزیم وجود دارد، به هنگام کمبود منیزیم نه تنها گیاهان زرد میشوند بلکه از تشکیل سایر رنگدانههای گیاهی مانند کاروتن کاسته میشود. منیزیم نقش مهمی در فعال کردن سیستم آنزیمی و در متابولیسم کربوهیدراتها ایفا میکند. این عنصر به صورت کاتیون دو ظرفیتی Mg+2 توسط گیاه جذب میشود. شکل تجاری این عنصر به صورت دولومیت، سولفات منیزیم با ۱۶٪ و اکسید منیزیم با ۳۶٪ منیزیم در دسترس میباشد.
گوگرد
گوگرد به مقدار فراوانی در گیاه به ویژه در برگها یافت میشود. گوگرد جزو تشکیل دهنده پروتئین در گیاه است، مهمترین عمل گوگرد شرکت در تولید اسیدهای آمینه و به دنبال آن سنتز پروتئین است. این عنصر جزء مهمی در تشکیل ویتامینهای ضروری برای متابولیسم گیاه است.
گوگرد به صورت آنیون سولفات SO4-2 در محلول خاک وجود دارد. برخی کودهای شیمیایی دارای مقادیر مناسبی گوگرد هستند. سوپر فسفات معمولی ۱۲٪ گوگرد، سولفات آمونیوم ۲۴٪ گوگرد، سولفات پتاسیم دارای ۱۷٪ گوگرد میباشد.
نقش عناصر ریزمغذی
میزان مصرف عناصر ریز مغذی در کشورهای با کشاورزی پیشرفته، حدود ۲-۴ درصد کل کود مصرفی است. این مقدار در کشور ما ناچیز و حدود دو گرم برای هر تن کود مصرفی است. در خاکهای آهکی در مقایسه با خاکهای اسیدی، کمبود عناصر ریز مغذی بیشتر مطرح میباشد.
هر یک از عناصر ریز مغذی نقش خاصی را در گیاه ایفا میکنند، وجود این عناصر در حد کفایت برای کامل کردن چرخه رشد گیاه لازم است. نقش این عناصر از واکنشهای بسیار ساده تا خیلی پیچیده گسترده شده است. به هر حال نقش یک عنصر ضروری اعم از عناصر پرمصرف یا ریزمغذی را عنصر دیگری نمیتواند به عهده بگیرد و برای از بین بردن علایم کمبود یک عنصر باید همان عنصر را مصرف کرد و یا مدیریت خاک را به گونهای تغییر داد که قابلیت دسترسی عنصر مذکور برای گیاه بیشتر شود (مثل تغییر pH خاک).
عناصر ریزمغذی از نظر قابلیت تحرک در گیاه با هم تفاوت دارند. قابلیت تحرک و یا عدم تحرک، باعث ایجاد علایم کمبود و یا مسمومیت آن عنصر در قسمتهای خاصی از گیاه میگردد. به طور مثال در مورد عناصری که قابلیت تحرک بالایی دارند، علایم کمبود ابتدا در اندامهای پایینی و پیرتر گیاه مشاهده میشود. چون گیاه توانایی دارد که عنصر مذکور را از برگهای پیر به برگهای جوان هدایت کند و همچنین کمبود عناصر غذایی غیرمحرک بیشتر در برگهای جوان اتفاق میافتد، و این بدین دلیل است که گیاه قابلیت حرکت دادن آن عنصر از قسمتهای پیر به قسمتهای جوان را ندارد.
در جدول زیر فرم قابل جذب و همچنین مقدار تحریک عناصر غذایی را در گیاه نشان میدهد.
عنصر |
فرم قابل جذب |
مقدار تحرک |
بر |
H3Bo3 |
تقریباً غیر متحرک |
مس |
Cu+, cu2+ |
تحرک کم |
آهن |
Fe 2+ |
تقریباً غیر متحرک |
منگنز |
Mn 2+ |
تقریباً غیرمتحرک |
مولیبدن |
Moo4 2- |
مقداری متحرک |
روی |
Zn 2+ |
کم تحرک |
کلر |
Cl- |
متحرک |
تغذیه مناسب گیاه برای تولید موفقیت آمیز محصولات باغی میباشد. بنابراین استفاده از کودهای دارای این عناصر با توجه به تجزیه خاک، گیاه و همچنین رقابت این عناصر با یکدیگر صورت میگیرد. در جدول زیر قابلیت عناصر ریز مغذی و تاثیر آنها در کاهش جذب سایر عناصر را نشان میدهد.
مقدار بیش از اندازه عنصر در خاک |
نتیجه جذب پایین عنصر در گیاه |
آهن |
روی و منگنز |
منگنز |
روی و آهن |
مس |
روی |
روی |
مس |
سطوح عناصر غذایی داده شده در برگهای تازه بالغ به گونهای است که حداقل مقدار آن عنصر بیشتر از سطح کمبود و حداکثر آن کمتر از مقدار سمیت عنصر میباشد.
آهن (Fe)
مقدار مناسب سطح آهن در برگهای کامل جدید ppm۱۰۰-۳۰۰ میباشد. سطح زیر ppm۳۵ باعث بروز علایم کمبود جدی، شامل پیشرفت سریع کلروز بین رگبرگی در برگهای جوان و رشد آهسته میگردد. در مراحل پیشرفته، کلروز تا سفید شدن تقریبی کل برگ توسعه پیدا کرده و گلدهی به تاخیر میافتد. جهت رفع کلروز آهن از کودهای معدنی و آلی میتوان استفاده نمود. کودهای معدنی از جمله سولفات آهن را بهتر است همراه با کودهای آلی استفاده نمود. چنانچه بستر کاشت در زمین اصلی که در کشور ما غالبا دارای خاکهای آهکی میباشد، بهتر است از کودهای کلاته با بنیان EDDHA مانند سکوسترین آهن در بستر استفاده نمود و کودهای کلاته با بنیاد EDTA را به صورت محلول پاشی به کار برد. مهمترین عمل آهن حضور در سیستمهای آنزیمی گیاه است. وجود آهن برای سنتز کلروفیل ضروری است زیرا کمبود آن باعث زردی یا کلروز در برگها میشود. اهمیت آنزیمهای آهندار به ویژه سیتوکرومها در عمل تنفس گیاه واضح است.
منگنز (Mn)
سطح مناسب منگنز در برگهای کامل جدید ppm۵۰۰-۳۰۰ میباشد. سطوح زیر ppm۴ باعث بروز علایم کمبود یا شدید جدی میگردد. در گیاهان دارای کمبود، کلروز حاشیهای و بین برگی در برگهای میان ساقه توسعه مییابد. برگهای جدید کوچک شده و گلدهی به طور قابل ملاحظهای به تاخیر میافتد. در مراحل کمبود شدید، نقاط گرد، کوچک، سفید و نکروزه (قهوهای) در برگهای بالایی به خصوص نزدیک حاشیهها و در برگهای پایینتر لکههای برنزه و تقریباً قهوهای دیده میشوند و برگها به طرف پایین خم میگردند. نقاط نکروزه ممکن است در قسمت پایین دم برگ ایجاد شده و سبب پژمرده شدن برگها گردد. سیستم ریشه معمولی بوده ولی کمی کوچک میگردد. جهت رفع کمبود این عنصر غذایی از کود سولفات منگنز استفاده میگردد که بسته به شدت کمبود و میزان عنصر غذایی در خاک مقدار کود موردنیاز، مصرف میشود. در صورت کمبود علایم عنصر از محلول پاشی برگی نیز میتوان استفاده نمود.
منگنز از عناصر غذایی کم مصرف محسوب میشود. این عنصر نقش ضروری در عمل تنفس داشته و فعال کننده آنزیمهایی مانند نیتریت ردوکتاز بوده که در متابولیسم ازت دخالت دارد. منگنز در خاک به شکل کاتیون دوظرفیتی Mn+2 جذب میشود. در خاکهایی که میزان آهک بالاست مقدار منگنز قابل دسترس کم است. مهمترین علامت کمبود منگنز بروز حالت زردی بین رگبرگها در برگهای پیر میباشد. این حالت به ویژه در سرشاخههای بالاتر بیشتر مشاهده میشود و گاهی نیز با توقف رشد سرشاخهها همراه است.
مس (Cu)
سطح مناسب مس در برگهای کامل جدید ppm۶-۱۰۰ بوده و زیر ppm۵ علایم کمبود جدی را بروز میدهد. کمبود در ابتدا به صورت برگهای کشیده و همچنین گیاه به صورت دراز و باریک مشاهده میگردد و گلدهی ممکن است به تاخیر افتد. رگبرگها و بافتهای بین رگبرگی تحت تاثیر کلروز قرار میگیرند و علایم کمبود به طور آهسته به برگهای دیگر گیاه پخش میشود. رایجترین کود جهت رفع کمبود مس، سولفات مس میباشد که به دو صورت مصرف خاکی و محلول پاشی مورد استفاده قرار میگیرد. مس در تشکیل کلروفیل و پدیده فتوسنتز دخالت دارد. همچنین باعث تحریک در تشکیل ویتامین A میشود. نقش متابولیکی مس در چندین سیستم آنزیمی مشخص شده است و همچنین نقش مهمی در بیوسنتز و فعالیت اتیلن به عنوان هورمون رسیدگی میوهها داراست. فرم قابل جذب مس در خاک کاتیون دوظرفیتی Cu+2 میباشد. فرایند جذب مخصوص قابلیت دسترسی مس را تحت تاثیر قرار میدهد، این فلز در اسیدیته بالا به سختی جذب میشود از این رو استفاده از ترکیبات سولفاته در حل این مشکل مؤثر است.
روی (Zn)
غلظت مناسب روی در برگهای کامل جدید ppm۱۵-۲۰۰ میباشد و سطح زیر ppm۷ علایم کمبود شدید را در گیاه بوجود میآورد. در ابتدا به صورت نقاط کلروزه کوچک در برگهای میان ساقه و بالای ساقه دیده میشد. بعداً برگهای پایین تحت تأثیر قرار میگیرند. نقاط تدریجاً بزرگ شده و در مرکز آنها نکروزه (قهوهای) میگردد. در جهت رفع کمبود روی از کودهای معدنی مانند سولفات روی و کلاته روی بر اساس تجزیه خاک مصرف میشود. روی در بسیاری از آنزیمهای موجود در متابولیسم گیاه نقش دارد. مقدار RNA و ریبوزم موجود در سلولها به هنگام کمبود روی به شدت کاهش مییابد. روی به طور غیرمستقیم روابط آب در گیاهان را تنظیم میکند. وجود این عنصر برای سنتز اسید آمینه تریپتوفان که در تولید اکسین دخالت دارد ضروری است، فقدان اکسین IAA که در اثر کمبود روی رخ میدهد باعث عدم رشد دیواره سلولی و کاهش جذب آب در گیاه میشود. روی به شکل کاتیون دو ظرفیتی Zn+2 جذب گیاه میشود.
مولیبدن
مولیبدن به مقدار بسیار کم برای گیاهان لازم است. این عنصر جزو تشکیل دهنده دو آنزیم مهم گیاهی به نامهای نیتروژناز و نیترات ردوکتاز میباشد. آنزیم نیتروژناز دارای آهن و مولیبدن است و آنزیم نیترات ردوکتاز در متابولیسم دخالت دارد. مولیبدن به شکل مولیبدات MoO4-2 جذب گیاه میشود.
کلر
این عنصر به شکل آنیونی کلراید Cl-1 جذب گیاه میشود. به دلیل این که این عنصر عموما همراه بارندگی و ترکیبات ثانویه و بعضا آب آبیاری وارد خاک شده کمبود آن ملموس نبوده و برنامهای برای تأمین کودهای کلراین ضرورت ندارد.
بر (B)
سطح مناسب بر در برگهای کامل جدید ppm۳۰-۱۰۰ است. سطوح زیر ppm۲۰ باعث کمبود شدید در گیاه میگردد. این علایم در ابتدا با کلروز برگ در طول حاشیه برگ یا تمام برگهای بالای میان ساقه شروع میگردد. برگهای میانی و سپس برگهای بالایی و شکننده شده کلروز خفیف نشان میدهند و بافتی سفت به وجود میآید. برگها کج و معوج شده و به طرف پایین خم میشوند تا نوک برگ به طرف دمبرگ برسد. رگبرگها نیز ممکن است ترک بردارند. نقاط قرمز خم میشوند تا نوک برگ به طرف دمبرگ برسد. رگبرگها نیز ممکن است ترک بردارند. نقاط قرمز رنگ نزدیک محور برگ و در طول ساقه توسعه مییابد. علایم پیشرفته کمبود شامل پژمردگی موقت برگهای بالایی، از دست دادن مریستم انتهایی، مرگ سرشاخهای و در نتیجه توسعه شاخههای جانبی با برگهای ناموزون و بد شکل میباشد. زیادی سطح بر، سبب توسعه نقاط سیاه نکروزه در حاشیه برگهای پایین میگردد و علایم به سمت بالای گیاه پیشرفت میکند. به منظور تامین بر موردنیاز گیاه میتوان از اسید بوریک استفاده نمود، در صورت نیاز گیاه ۲۰-۳۰ کیلوگرم در هکتار استفاده کرد.
مواد آلی به علت اثرات سازندهای که بر خصوصیات فیزیکی (پایداری خاکدانهها)، شیمیایی (افزایش ظرفیت نگهداری عنصری) و بیولوژیکی (اکتیویته بیوماس میکروبی) دارد، به عنوان رکن باروری خاک شناخته شده است. به طور خلاصه نقش ماده آلی در تامین سلامت و کیفیت خاک را میتوان به شرح زیر بیان داشت:
مصرف کودهای آلی بر خواص بیولوژیک خاک اثر مثبت دارد. خاک یک محیط زنده است که بسته به نوع آن در هر سانتیمتر مکعب آن میلیونها موجود زنده از جمله قارچها، باکتریها و ... زندگی میکنند و مهمترین نقش را در تخریب و تحول مواد آلی در خاک بر عهده دارند و به مراحل هوموسی و معدنی شدن مواد آلی سرعت میبخشند.
با مطالعه بیولوژی ارگانیسمهای خاک میتوان دریافت که با افزایش مواد آلی خاک، محیط جهت رشد آنها مساعدتر شده و بر جمعیت آنها افزوده میشود، طوری که هرچه مواد آلی خاک (تا حدی) افزایش یابد ارگانیسمهای آن زیاد شده و خاک شکل زندهتری به خود میگیرد و هرچه خاک زندهتر باشد به دلایل زیر حاصلخیزتر خواهد بود:
کود مرغی از نظر عناصر N، P، Ca، Mg، Na و S از قویترین کودهاست. کود گوسفندی هم از نظر N مشابه کود مرغی ولی از نظر K غنیتر از آن میباشد. از نظر ریزمغذیها هم عناصر Zn، Cu و Mn کود مرغی غنی بوده و عنصر آهن هم در کود اسبی بالاترین مقدار را دارد و در این میان کود گاوی حالت بینابین را داراست.
در کودهای دامی سه فراکسیون مختلف ازت تمیز داده میشود:
ازتی که مستقیماً قابل جذب است مانند ازت معدنی و اوره.
ازتی که به آهستگی قابل جذب میشود مانند پروتئینها و اسیدهای آمینه.
ازتی که عملاً غیرقابل جذب است مانند ازتی که در ساختمان مواد آلی سخت تجزیه شونده وارد شدهاند. ازتی که به آسانی قابل جذب است در کود دامی برابر ۱۰ درصد و در کود دامی مایع تقریباً برابر ۵۰ درصد است و تاثیر آن تقریباً سریع و مشابه کودهای ازتی معدنی میباشد. اما ازت آلی کودهای دامی به سختی قابل جذب گیاه هستند و بیشتر در ساختمان اسیدهای فولویک، هومیک و هومینها یافت میشوند. در حالت کلی فقط ۵۰ درصد ازت موجود در کود دامی را میتوان در بیلان کودی منظور کرد. در این رابطه باید زمان مصرف کود و سرعت به زیر خاک بردن آن نیز مورد توجه قرار گیرد. به طوری که افت ازت در صورت به زیر خاک بردن کود دامی برابر ۱۰ درصد و در صورتی که به زیر خاک برده نشوند برابر ۴۰-۹۰ درصد آمونیاک موجود است که این عمل از طریق متصاعد شدن آمونیاک حاصل میشود.
بنابراین در یک مدیریت کودی صحیح باید تمام عوامل ذکر شده در بالا را در نظر داشت و با توجه به نوع تجزیه گیاه - خاک و نوع کود دامی کم و کاستیهای کود دامی را از کودهای شیمیایی جبران کرد.
طوری که امروزه برای رسیدن به عملکردهای بالا مخصوصاً در واریتههای پر محصول چارهای جز مصرف تلفیقی کودهای آلی و شیمیایی و یا کودهای آلی پرظرفیت به همراه کود حیوانی نیست. کودهای آلی با توجه به سرعت کم معدنی شدن نمیتوانند تمام نیاز غذایی گیاهان پرمحصول را تامین کنند و استفاده مطلق هم از کودهای شیمیایی، خاک را در جهت تخریب و پسرفت حاصلخیزی سوق خواهد داد. لذا توصیه میشود حتیالامکان در این حالت همراه ماده آلی از کودهای ازتی استفاده نمایند و برای رهایی از خطر بیماریها و علفهای هرز بهتر است کودهای دامی را به مدت ۳-۶ ماه در شرایط مناسب نگه داشت تا در اثر تولید حرارت اکثریت این عوامل از بین بروند. بهتر است کودهای حیوانی حدود شش ماه در زیر آفتاب مستقیم خورشید در هوای آزاد نگهداری شوند تا ضمن افزایش فعالیت شیمیایی و آمادگی جهت تجزیه و جذب توسط گیاه، علفهای هرز موجود در آن از بین بروند.