خانواده Gelechidae
از نظر تعداد گونه یکی از بزرگترین خانواده های Microlepidoptera می باشد. اکثراً جثه کوچک هستند و رگهای شعاعی R4 و R5 در بال جلوئی در قاعده با هم یکی شده و رگ های آنال (Anal) در قاعده منشعب و انتهای بال زیرین نوک تیز می باشد. لارو بعضی از گونه ها برگخوار و منجر به سوراخ شدن برگها می گردند و یا جوانه خوارند، برخی ایجاد گال می کنند و عده قابل توجهی سبب پیچاندن برگها می گردند. لارو بعضی از گونه ها از دانه های غلات تغذیه می کنند. گونه های زیان آور درختان میوه از این خانواده در زیر ذکر می گردند:
کرم سرشاخه خوار هلو Amarsia lineatella Z. (Gelechidae)
Lep. Gelechidae
این حشره از آفات مهم درختان میوه هسته دار بخصوص هلو - زردآلو - بادام- آلو و گوجه می باشد. در باغات رها شده و در مواردی که درختان بطور منظم و مرتب سمپاشی و نگاهداری نمی شوند، خسارت قابل توجه دارند. لاروهای این حشره در مراحل اول رشد داخل سرشاخه ها می شود و باعث خشک شدن آنها و ایجاد سرشاخه های فرعی می گردد. در مراحلی نیز وارد میوه زردآلو - هلو و بادام می شوند و همراه با کرم سیب و کرم آلو موجب از بین رفتن آنها می گردد. در دماوند این آفت باعث کرمو شدن قیسی می گردد و در اطراف کرج و شهریار روی بادام و هلو بخصوص هلوی انجیری خسرات قابل توجه دارد.
مشخصات ظاهری و زیست شناسی
کرم سرشاخه خوار هلو زمستان را بصورت لاروهای سنین ۲ تا ۳ برنگ قهوه ای شکلاتی با سر و پشت سینه سیاه رنگ در داخل پیله های قهوه ای رنگ می گذراند این پیله ها محکم به پوست تنه و شاخه درختان چسبیده و معمولاً در محل اتصال شاخه های فرعی تنه و شاخه اصلی دیده می شود. پیله ها در زیر محفظه لوله مانندی که از بهم چسبیدن فضولات، قطعات گیاهی و تارهای مخصوص که لاروها می تنند، بوجود می آید مشاهده می گردد. این حالت در شرایط ایران کمتر دیده شده است.
در باغات بادام و زردآلو، لاروهای زمستان گذران اغلب در داخل جوانه های انتهای سرشاخه ها یافت می شوند. لاروها در بهار مصادف با تورم و باز شدن جوانه ها شروع به فعالیت مجدد کرده و در داخل شاخه های آبدار و تازه رشد کرده می شوند. و باعث خشک شدن سرشاخه ها و جوانه های انتهائی می گردند. لاروها تا پایان دوره تغذیه ممکن است چندین شاخه جوان را مورد حمله قرار دهند و باعث خشک شدن آنها بشوند. پس از آن در داخل شاخه توخالی و یا در انشعابات شاخه ها شروع به تنیدن پیله می کنند و به شفیره تبدیل می شوند. دوره شفیرگی حدود ۱۰ تا ۱۴ روز است.
حشرات کامل کرم سرشاخه خوار هلو برنگ خاکستری با لکه های تیره رنگ و جلای فلزی می باشد. عرض بدن با بال های باز حدود ۱۲ میلیمتر است. بال های جلوئی تاحدودی مستطیلی است و در موقع استراحت روی شکم قرار می گیرد. در شرایط آب و هوائی کرج حشرات کامل از اوایل خرداد مشاهده می شوند و معمولاً شب پروازند. حشرات ماده پس از جفت گیری تخمهای خود را روی سرشاخه ها قرار می دهد. تخمها برنگ سبز روشن و متمایل به سفید بشکل بیضی کشیده و بطول3/0 تا 5/0 میلیمتر می باشد. این تخمها بفاصله یک هفته تا ده روز باز می شوند. لاروهای نسل بهاره و نسلهای بعدی اکثراً وارد میوه می شوندو از پریکارپ آن تغذیه می کنند. از این لحاظ خسارت آنها با کرم آلو و کرم سیب مشابهت دارد و اغلب با آنها اشتباه می شود. اگرچه مقایسه لاروها از نظر رنگ و از نظر فرم شانه و کروشه پاهای مقعدی بخوبی از هم متمایز می باشند. در مورد کرم سرشاخه خوار هلو، رنگ لارو و خطوط تیره عرضی روی بدن بسادگی متمایز است. کرم سرشاخه خوار هلو حشره ایست چند نسلی و در شرایط متفاوت آب و هوائی قادر است ۲ تا ۵ نسل ایجاد کند.
کرم سرشاخه خوار هلو در شرایط کشور ما با توجه به خسارت سایر آفات چندان مهم جلوه نکرده است گرچه آثار آلودگی درختان در نقاط مختلف کشور از جمله اصفهان ،مشهد - آذربایجان و اطراف تهران دیده شده است، سبزواری خسارت این آفت را در دماوند روی قیسی قابل توجه ذکر می کند. در باغات بادام اطراف قزوین و کرج، آلودگی نسبتا شدید است ولی سطح زیان اقتصادی و همینطور ویژگی های بیولوژیک آن دقیقاً معلوم نشده است. براساس مطالعات روشندل این آفت در منطقه زاینده رود اصفهان زمستان را بصورت لارو سن ۱ و ۲ داخل جوانه های انتهائی شاخه ها سپری می کند با گرم شدن هوا در بهار لاروها فعالیت خود را شروع کرده و از جوانه های گل تغذیه می کنند و پس از ریزش گلبرگها لاروها از سرشاخه های لطیف تازه رشد کرده تغذیه می کنند و باعث خشک شدن ۳ تا ۴ سانتیمتر انتهای جوانه می گردند هر لارو معمولا از ۳ تا ۴ سرشاخه تغذیه می کند تا ریشه خود را کامل نماید و چغاله های بادام وقتی به طول یک سانتیمتر رسیدند لاروها از دم میوه وارد شده و سبب ریزش چغاله ها می گردند، شفیره در خاک یا شکافهای زیر پوستی درخت تشکیل می گردد و لاروهای نسل دوم به میوه بادام سفید که پوست نازکتری دارد خسارت می زند و هم چنین سایر میزبان ها نظیر هلو، شلیل و زردالو را الوده می کند.
از روی لاروهای این آفت پارازیت های مهمی از جمله Apanteles Nunthostigmus زیرگونه Amarsiae از خانواده (Braconidae) و نیز از نواحی آذربایجان و اطراف تهران paralitomastix (Encyrtus) varicornis (Nees) جمع آوری شده است.
گونه اخیر پلی امبر یونر (Polyembryoner) می باشد و در داخل بدن یک لارو میزبان چندین لارو پارازیت مشاهده می شود، بنظر می رسد گونه اخیر در کنترل انبوهی این آفت در ایران خیلی مهم باشد.
مدیریت کنترل
کاربرد یکی از سموم نفوذی مانند دیازینون یا سوپراسید به نسبت یک در هزار بلافاصله پس از ریختن گلبرگها همراه با هرس بهاره درختان قبل از کامل شدن دوران تغذیه لاروها یک روش تلفیقی بسیار مؤثر می باشد. در صورتیکه تراکم آفت شدید باشد، سمپاشی دوم باید در اوایل تیرماه مصادف با ظهور لاروهای نسل بهاره و قبل از نفوذ آنها بداخل میوه صورت گیرد. تله های فرومنی محتوی حشرات ماده باکره یا ماده سنتتیک معروف به Anamone می تواند تاریخ دقیق سمپاشی را بخوبی معین نماید. در باغ های وسیع هلو می توان با هرس سبز که طبق برنامه و بطور حساب شده انجام گیرد، از تراکم انبوهی ان تا حد زیر سطح زیان اقتصادی کاست و باقیمانده را نیز از مبارزه بیولوژیک کمک گرفت.
براساس مطالعات نوری و نجاتیان هرس در کنترل آفت سرشاخه خوار هلو و افزایش کمیت و کیفیت میوه مؤثر است. افزایش شدت هرس با کاهش خسارت آفت و بهبود خواص کمی و کیفی میوه هلو همراه بوده است، به طوری که کمترین میزان خسارت آفت و بالاترین وزن و حجم میوه در سطوح هرس 4/3 و 2/1طول تمام شاخه ها به دست آمد.